گروه تعاملی الف - سام صالحی بختیاری:
معضلی به نام بیهویتی فرهنگی امروزه همگان ناله و فغان سر میدهند که وامصیبتا، فرهنگ چند هزار ساله ما در حال نابودی است، جوانان ما غربزده شده اند، آداب و رسوم خود را فراموش کرده و با رفتارهای سخیف و شنیع جامعه را به اضمحلال کشیده اند، متاسفانه اینها حقیقتی تلخ است و اکثر جوانان ما دچار بیهویتی فرهنگی شده اند، یعنی خودشان هم نمیدانند بر اساس چه سبک زندگی و مکتبی رفتار میکنند.
اما چه کسی مقصر است؟ مردم؟ مسئولین؟ سلبیرتیها؟ آموزش و پرورش؟ هیچکس این گند را گردن نمیگیرد و زمانی که برای کاری مقصری وجود ندارد به این معناست که همه ما از کوچک و بزرگ و زن و مرد مقصریم. هر انسان آگاه و هدفمند فارغ از نژاد و مذهب برای خود یک فرهنگ و روش زندگی دارد که آن را بهترین روش ممکن و تنها راه رسیدن به کمال میداند، بیهویتی فرهنگی زمانی اتفاق میافتد که این فرد فکر میکند که این فرهنگ اجتماعی و سبک زندگی دیگر پاسخگوی مشکلات و نیازهایش نیست پس میکوشد تا روش جدیدی بیابد، درصدی از این افراد راه خود را پیدا میکنند یا حداقل فکر میکنند که پیدا کرده اند، اما دسته دیگر که مورد بحث ما هستند لحافی ۴۰ تیکه که هر قسمتش را از جایی آورده اند و به هم چسباندهاند را به عنوان فرهنگ و روش زندگی قرار میدهند و حتی خودشان هم نمیدانند که چه میکنند، صرفا جوزدگی و تقلید کورکورانه.
از دلایلی که ممکن است باعث شود فرد احساس کند که فرهنگ و روش زندگی خود و نیاکانش دیگر برای او جوابگو نیست میتوان به بحث عدم شناخت و اطلاعات در مورد آن سبک زندگی و همچنین تبلیغات منفی و سیاهنمایی بر علیه آن اشاره کرد، دقیقا همان مشکلی که جامعه ما با آن دست و پنجه نرم میکند، گویی ما خودمان کمر به نابودی آیین و رسوم نیاکانمان بستهایم. فرهنگ غنی و بیش از ۲ هزار ساله ایرانی در حال نابودی و فراموشی است، در آن سالهایی که اروپاییان هنوز روی درخت زندگی میکردند و اعراب جاهلی لات و هبل و عزی را میپرستیدند نیاکان ما پرچمداران فرهنگ و تمدن بودند ولی اکنون ورق برگشته است، بیش از ۸۰ درصد جامعه ما از حدود بیش از ۲۵ آیینی که در فرهنگ ایرانی قرار داشت فقط ۴ آیین را شناخته و اجرا میکند، نوروز، سیزده بدر، شب یلدا و چهارشنبه سوری.
مردم ما برای این مراسم ها احترام و ارزش قائل بوده و همچنان اجرایشان میکنند اما متاسفانه کمتر کسی حتی از وجود جشنهایی چون: ششگانه گاهنبار، جشن نوسره، جشن خرمروز، جشن سده و ... خبر دارد. در اینجا نمیخواهم بگویم که فرهنگ غربی بد است، یا فرهنگ شرقی خوب است یا هرچیز دیگر صرفا میخواهم بگویم این بی هویتی فرهنگی است که بد است. میخواهم بگویم مشکل ما این است که جوان ایرانی با مدل موی سامورایی، لباسهای مد اروپایی و ته لحجه بریتیش، تاریخ دقیق کریسمس و هالووین و ولنتاین و عید پاک و ... را میداند ولی تا به حال حتی اسم جشنهای باستانی ایران را نشنیده است، پسران دخترنمای BTS اسطورههای زندگیاش هستند ولی هفت خوان رستم را به ترتیب نمیداند، به عمرش شجریان گوش نکرده یا حتی اسم غلامحسین بنان را نشنیده است ولی رویایش رفتن به کنسرت مجنونی به نام تتلو است.
جوانان ما حتی خودشان هم نمیدانند که متاثر از چه فرهنگی رفتار میکند، یا حتی نمیدانند که کارشان درست است یا غلط و این یعنی بیهویتی فرهنگی که بزرگترین دشمن هر فرهنگ و اجتماع است.